به گزارش هفته نامه «نماینده» هر از چندی صدای سرفههای بدخیم حوزه کتاب به گوش میرسد و بحث و کارشناسیهای مختلف حواشی این موضوع داغ میشود اما بدون فکری برای علاج دائمی آن صرفاً به برخی کارهای کوتاه مدت بسنده شده است و هیچ عزمی برای بهبود وضعیت نویسندگان و انتشارات دیده نمیشود و هر یک انتقادات و مشکلات خود را دارند که تمام اینها موجب شده است تا وضع عمومی حوزه کتاب در ایران خوب نباشد. بیشک اهمیت کتاب به لحاظ تأثیر عمیق و فراگیر در جهت ارتقاي سطح فرهنگی و آگاهیهای جامعه بر کسی پوشیده نیست اما متأسفانه برخی شرایط نامساعد نویسندگان موجب شده تا بسیاری از آنها نسبت به انتشار کتابشان بیرغبت شده باشند.
«داود غفارزادگان» از نویسندگان نام آشنای سه دهه گذشته ادبیات انقلاب اسلامی است که در سالهای اخیر حضور کمرنگتری نسبت به گذشته در فضای ادبیات داستانی ایران داشته و مدت مدیدی است که کتابی تازه از وی به انتشار نرسیده است. وی درباره علت دوری از فضای ادبی کشور گفت: «در سالهای گذشته برای انتشار برخی از کتابهایم خیلی اذیت شدم و حاصلش هم برایم نتیجهای نداشت جز خون دل خوردن. من حوصله نوشتن دارم. گاه گداری هم توی مطبوعات این جا و آن جا داستان چاپ میکنم. کتاب تمام شده و نیمه تمام هم توی دست دارم اما فکر نمیکنم دیگر چیزی منتشر کنم. یک وقتهایی آدم فکر میکرد عاشق است که مینویسد اما الان آدم باید دیوانه باشد که کتاب منتشر کند!»
سرايت فضاي ياس، بيانگيزگي و بيعملي ميان اهل فرهنگ، موجب ميشود تا شبه هنرمنداني بياستعداد، براي نسلهاي آيندهساز كشور به تدارك خوراك شبه فرهنگي مشغول شوند. همچنین در روزگاري كه هر گروه شغلي و طبقه اقتصادي براي احقاق حقوق خويش صنفي ايجاد كردهاند و مطالبات خودشان را از طريق آن صنف پي ميگيرند، نويسندگان فاقد چنين صنفي هستند.
غفارزادگان، نویسنده رمان تحسین شده «فال خون» در این باره اظهار داشت: «هر طور که حساب میکنم انتشار کتاب در ایران کار بیخودی است چون ظاهراً نه خواننده دارد نه خریدار و نه قانون درست و حسابی و نه تشکیلات صنفی که از طریق آن بتوان صدایت را به جایی برساند.»
در صورتی که انجمن صنفی پویایی تأسیس شود، نویسندگان و ناشران میتوانند از این طریق حقوق خود را پیگیری کنند و در نهایت این صنف میتواند با دولت نیز وارد رایزنی و چانهزنی شود و برای پیگیری هر چه بیشتر حقوق اهالی قلم تلاش کند. علاوه بر این يكي از مشكلات همواره نويسندگان مسئله حقالتأليف، قراردادها و شكل توافق با ناشران است. ديگر مشكل بزرگ به نحوه مميزيها، اعلام وصول كتاب و عدم حمايت نهادهاي فرهنگي كشور در بخش دولتي كه از بودجه عمومي اداره ميشود، باز ميگردد.
«فیروز زنوزی جلالی» نیز یکی دیگر از نویسندگان کشور در خصوص نحوه ممیزی کتاب بیان کرد: «معتقدم وجود یک هیئت برای بررسی کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضروری است و این مسئله هم فقط مربوط به کشور ما نیست و در کشورهای دیگر هم وجود دارد. با این وجود فکر میکنم بسیاری از مشکلاتی که در این زمینه به وجود میآید، بیشتر سوء تفاهمهای ادبی است. وی ادامه داد: «اگر شرایطی فراهم شود که هنگام بررسی یک کتاب، جلسات تخصصی با حضور نویسنده و کارشناسان تشکیل شود، این سوء تفاهمها برطرف خواهد شد. اکنون مشکل اینجاست که این گفتوگوها برقرار نمیشود که نتیجه آن به وجود آمدن ابهامات فراوان است.»
تمام اینها تنها گوشهای از مشکلات نویسندگان است و ناشران نیز با مشکلات عدیدهای دست به گریبان هستند. آنچه که در شرایط کنونی مشخص است، اگر هر چه زودتر به وضعیت وخیم حوزه کتاب رسیدگی نشود، این صنعت فرهنگ ساز کشور به زودی به حالت اغما خواهد رفت.
متولیان امر چه راهکار بلند مدت و اثر بخشی برای برطرف کردن این معضلات و رسیدگی به این امر دارند و تا کی باید صرفاً شاهد اقدامات نمایشی و رسانهای بود؟
نظر شما